اگر هر اثر هنری را از حیث هیجانی که بیان میکند تحت بررسی قرار دهیم خواهیم دید که همه این آثار شامل هیجانات اندیشه کارانه(Intellectual Emotions) نیز هستند: هیجاناتی که فقط به یک موجود اندیشهکار دست میدهد و بدان علت پدید میآیند که این موجود اندیشه خویش را به کار میگیرد. این هیجانات فقط بارهای هیجانی تجربه روانی تنها یا تجربه آگاهی تنها نیستند، بلکه بارهای هیجانی تجربه فکری یا اندیشه به معنای دقیق کلمه هستند…برای مثال، علت آنکه رومئو و ژولیت موضوع یک نمایش شدهاند، نه آن است که این دو ارگانیسمهایی هستند که از حیث جنسی شدیداً جذبِ یکدیگر شدهاند؛ و نه اینکه آنها دو موجود انسانیاند که آگاهانه دست به تجربه کردن این جذابیت زدهاند و به عبارتی عاشق شدهاند؛ بل آن است که عشقِ آنان با بافت یک موقعیت اجتماعی و ی پیچیده عجین شده است، و این عشق تحتفشارهای موقعیت مذکور در هم میشکند. هیجانی که شکسپیر تجربه کرده و در نمایش بیان میکند فقط هیجان برخاسته از شهوت جنسی یا حمایت وی از شهوت نیست، بلکه هیجانی برخاسته از درک(فکری) او از شیوهای است که شهوت ممکن است با آن بخواهد از میان شرایط اجتماعی و ی راه خویش بگشاید
نظریههای هنری در قرن بیستم/جیمز ماتسن تامسون/داود طبایی/نشر افکار/چاپ اول ۱۳۹۴
درباره این سایت