نویسندگان: گری برتهولف، والت هانتر ترجمۀ نرگس ایمانی

منبع

شعرسرودن پس از ترامپ بربرمنشانه است (این مدعا بازگویی گزین‌گویه‌ای است که تا به امروز متواتراً نقل شده است، عبارتی که آن را با گوشت و پوست و استخوانمان حس کرده‌ایم، هر چند برخی بر این باورند که ما هنوز معنای آن را به‌درستی درنیافته‌ایم). درواقع، این تئودور آدورنو، فیلسوف و نظریه‌پرداز فرهنگی، بود که زمانی ــ چنان که مشهور هم هست ــ چنین اظهار داشت: شعرسرودن پس از آشوویتس بربرمنشانه است. البته درخصوص منظور آدورنو از این عبارت ــ عبارتی که حتا خود او هم بعدها تا حدودی از آن عقب نشست ــ بسی قلمفرسایی‌ها شده است. به باور ما، منظور آدورنو از این عبارت آن بود که پس از آشوویتس شعر نمی‌تواند فی‌نفسه (شعر به‌مثابه شعر) وجود داشته باشد، زیرا شعر پاره‌ای از، حتا به تعبیری شریک‌جرمِ، همان فرهنگی است که آپوریای[۱]  آشوویتس را رقم زده است؛ بگذریم از استعمار مهاجران، برده‌داری، عبور از گذرگاه میانی[۲] ، به‌اصطلاح «تقدیر آشکار»[۳] ، و نسل‌کشی میلیون‌ها تن از مردمان بومی. از این روست که به‌زعم آدورنو، شعر می‌بایست دوباره از نو سروده شود.

با این همه، بربریت و توحش نازی‌ها در آشوویتس را نباید با بربریت آن کسانی خلط کرد که اصطلاح توصیفی و مطرودکننده «بربری» تاریخاً در مورد آن‌ها به کار برده شده است. اگر بپذیریم که واژه «بربر/وحشی» ریشه در عبارت بارباروس (یا «بیگانه») دارد، آن‌گاه باید اذعان کنیم که در ریشه‌شناسیِ این واژه معنایی متفاوت نهفته است، معنایی که ظاهراً به گفتار یا زبان غیرقابل فهم بیگانگان اشاره دارد. این هم تا اندازه‌ای گواهی است بر آن‌که ما تا چه پایه در این‌جا مرهون گذشتگانمان هستیم ــ واقع آن است که واژه بارباروس وسیعاً برای تمایزنهادن میان یونانی‌زبان‌ها و غیریونانیان (خاصه ایرانیانِ) جهان باستان مورد استفاده قرار می‌گرفته است. لذا «بربری/متوحش» به آن کسی گفته می‌شد که «خارجی»، «بیگانه»، «نادان»، «بی‌ادب» و/یا «وحشی» به نظر می‌رسید. بسی جای تأسف است که این مواجهه آغازین با تفاوتِ زبانی، یا به تعبیری مواجهه با غیرقابل‌فهم‌بودگی و ترجمه‌ناپذیری، بر تاریخ‌های طولانی، دیرگذر، خشونت‌بار، و مدرن رنج بشری ــ که در بالا به نمونه‌هایی از آن اشاره شد ــ تأثیری چنین ماندگار بر جای نهاده است. حال آن‌که به یک معنا، شعر و ت پس از آشوویتس باید که بربری باشند ــ این بدان معناست که این دو می‌بایست از زبان و فرهنگ هژمونیکی که هولوکاست را به ارمغان آورده‌اند، بیگانه شوند. واقع آن است که شعر پس از آشوویتس بربری است. شعر پس از ترامپ هم بربری است. این ندایی است خطاب به شاعر‌ـ‌بربرها در سراسر گیتی ــ خاصه برای خوانندگان ما در مکزیک و سوریه، و البته درست همین‌جا در بیخ گوش خودمان، در فلینت واقع در ایالت میشیگان، در فرگوسن واقع در ایالت میسوری، و در استندینگ راک[۴].

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آلبوم گل آرایی حوالی کوچه پانزدهم ... درس های سفر دلتا رایانه PursserTransmitter نگاره ی برف گروه دهه هشتادی ها لینکدونی مشهد درمان عسلي با دکتر زنبور